کد مطلب:312229
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:305
شخصیت های برجسته ی دودمان عباس
1- عبیدالله بن عباس: او فرزند لبابة، دختر عبیدالله بن عباس [1] بن عبدالمطلب است كه بانویی زیبا و اندیشمند بوده است. عبیدالله نزد امام سجاد (ع) منزلت خاصی داشته و در دامان او پرورش یافته و داماد آن حضرت شده است [2] مورخان او را از دانشمندان بزرگ می دانند. وی در سال 155 ق از دنیا رفته است.
2- حسن بن عبیدالله: فرزندان او همگی از بزرگان و صاحبان فضل و كمال بوده اند [3] .
3- فضل بن حسن: او دارای بیانی شیوا و شجاعتی والا بوده است. به او «ابن الهاشمیه» نیز می گفتند. فضل دارای سه فرزند (جعفر، عباس، محمد) بوده است [4] او در رثای جدش چنین سروده است:
احق الناس ان یبكی علیه
فتی ابكی الحسین بكربلاء
اخوه و ابن والده علی
ابوالفضل المضرج بالدماء
و من واساه لا یثنیه شی ء
و جاد له علی عطش بماء [5] .
4- حمزة بن حسن: وی شبیه امیرمؤمنان علی (ع) بوده است [6] .
5- ابراهیم بن حسن، معروف به جردقه: وی از فقها و ادیبان نامی بوده است. مرگ او به سال 264 ق اتفاق افتاده است [7] .
6- عبیدالله بن حسن: او مردی با شوكت و كمال، متولی حرمین (مكه و مدینه) و
[ صفحه 47]
قاضی این دو شهر در زمان مأمون بوده است وی در سال 204 ق از دنیا رفته است [8] .
7- ابوالعباس فضل بن محمد بن فضل: او ادیب و شاعر بوده و نوادگانش نیز در قم و طبرستان ساكن بوده اند. وی در رثای جدش عباس بن علی (ع) اشعاری سروده است:
انی لاذكر للعباس موقفه
بكربلاء و هام القوم یختطف
یحمی الحسین و یحمیه علی ظمأ
و لا یولی و لا یثنی فیختلف
و لا اری مشهدا یوما كمشهده
مع الحسین علیه الفضل و الشرف
اكرم به مشهدا بانت فضیلته
و ما اضاع له افعاله خلف [9] .
8- ابویعلی حمزة بن قاسم بن علی بن حمزة: او از برجسته ترین دانشمندان شیعی و از بزرگان بنی هاشم و از راویان بزرگ اخبار ائمه (ع) است. مشایخ صدوق (علی بن احمد دقاق و حسین بن هاشم مؤدب) و نیز عالم بزرگ ابومحمد هارون بن موسی تلعكبری و مشایخ ابن غضائری از او نقل روایت می كنند [10] .
9- علی بن حمزة: وی از راویان اخبار امام موسی بن جعفر (ع) است [11] .
10- محمد بن علی بن حمزة: او شاعر بوده و از راویان اخبار امام كاظم (ع) و امام رضا (ع) به شمار می آید. وی ساكن بصره بوده و به سال 286 ق در گذشته است [12] .
11- طاهر بن محمد بن قاسم بن حمزة: وی شجاع و دلیر بوده و سرانجام در بصره به شهادت رسیده است [13] .
12- محمد بن عبدالله بن محمد بن قاسم بن حمزة: وی از دلیران علوی بود و در زندان
[ صفحه 48]
معتضد عباسی از دنیا رفت [14] .
13- ابراهیم بن محمد بن عبدالله بن عبیدالله بن حسن: وی در سال 251 ق به دست طاهر بن عبدالله در قزوین كشته شد [15]
14- داود بن محمد بن عبدالله بن عبیدالله بن حسن: او در زمان مقتدر عباسی در سال 295 ق كشته شد [16] 15- محمد بن حمزة بن عبیدالله بن عباس بن حسن بن عبیدالله: وی در زمان مكتفی عباسی (289 یا 334 ق) به دست محمد بن طغج به شهادت رسید. وی را به فضل و بزرگی و كرامت ستوده اند [17] .
16- ابواسماعیل محمد بن علی عبدالله بن عباس بن حسن بن عبیدالله بن عباس (ع): وی از مفاخر خاندان رسالت، ادیب، شاعر، شجاع و بخشنده بود. از سرودهای اوست:
وجدی وزیر المصطفی و ابن عمه
علی شهاب الحرب فی كل ملحم
ألیس ببدر كان اول قاحم
یطیر بحد السیف هام المقحم
و اول من صلی و وحد ربه
و افضل زوار الحطیم و زمزم
و صاحب یوم الدوح اذ قام احمد
فنادی برفع الصوت لابتهمهم
جعلتك منی یا علی بمنزل
كهارون من موسی النجیب المكلم
فصلی علیه الله ما ذر شارق
و أوفت حجور البیت اركب محرم [18] .
[ صفحه 51]
[1] در المجدي، ص 231 عبدالله بن عباس ضبط شده است.
[2] المجدي، ص 231؛ بطل العلقمي، ج 3، ص 429.
[3] العباس، ص 197؛ بطل العلقمي، ج 3، ص 435.
[4] همان.
[5] الغدير، ج 3، ص 3. اين شعر در مقاتل الطالبيين، ص 89 بدون نام شاعر آمده است برخي منابع اين ابيات را به امام حسين (ع) نسبت داده اند. بنگريد به: همين كتاب، فصل سوم.
[6] العباس، ص 197؛ بطل العلقمي، ج 3 ص 442.
[7] العباس، ص 198.
[8] بطل العلقمي، ج 3، ص 436؛ العباس، ص 200؛ تاريخ بغداد، ج 10، ص 313.
[9] المجدي، ص 232؛ العباس، ص 197؛ بطل العلقمي، ج 3، ص 466.
[10] رجال النجاشي، ص 101، العباس، ص 202؛ بطل العلقمي، ج 3، ص 461.
[11] رجال النجاشي، ص 194.
[12] رجال النجاشي، ص 245: [در ادامه مي نويسد]: «ايضا له مكاتبة و في داره حصلت ام صاحب الامر (ع) بعد وفاة الحسن (ع) له كتاب مقاتل الطالبيين». نيز بنگريد به: بطل العلقمي، ج 3، ص 457.
[13] بطل العلقمي، ج 3، ص 460، به نقل از مقاتل الطالبيين، ولي در مقاتل الطالبيين، ص 436، نام او را محمد بن قاسم بن حمزة بن حسن بن عبيدالله ذكر كرده است.
[14] بطل العلقمي، ج 3، ص 461.
[15] مقاتل الطالبيين، ص 434.
[16] همان، ص 454؛ بطل العلقمي، ج 3، ص 451.
[17] مقاتل الطالبيين، ص 448؛ المجدي، ص 238.
[18] الغدير، ج 3، ص 1.